امير ساعدي داريان* معترضان ايراني در يک هفته گذشته يک حامي بينالمللي داشتند؛ کسي که نه چشم ديدنشان را دارد و نه تاب دوريشان؛ دونالد ترامپ رئيسجمهوري آمريکا که هم مخالف ورود ايرانيهاي به کشور است و هم موافق و حامي اعتراضات آنها عليه حکومت جمهوري اسلامي.
دونالد ترامپ رئيسجمهوري آمريکا در يک هفته گذشته و از آغاز اعتراضات مردمي و در ادامه آشوبهاي خياباني در سرتاسر ايران، از پنجره حساب کاربري خود در توييتر حمايت خود را از معترضان اعلام کرد. ترامپ در پنج توييت مختلف ظرف شش روز با طرح ادعاهايي عليه جمهوري اسلامي، از معترضان حمايت کرد.
.
اين حمايتهاي آشکار از معترضان ايراني که در عرف بينالمللي دخالت در امور داخلي يک کشور محسوب ميشود در حالي انجام گرفت که مقامات سابق آمريکا با انتقاد از اين اقدام، او را به سکوت در قبال تحولات ايران دعوت کرده بودند.
در همين رابطه فيليپ گوردون، ديپلمات و متخصص سياست خارجي آمريکايي که از سال ???? تا ???? بهعنوان دستيار ويژه رئيسجمهور و هماهنگکننده مسائل خاورميانه، شمال آفريقا و منطقه خليجفارس کاخ سفيد و همچنين از سال ???? تا ???? بهعنوان دستيار امور اروپا و اوراسياي وزير امور خارجه فعاليت کرده بود نخستين فردي بود که در آمريکا طي يادداشتي براي نيويورکتايمز در پاسخ به اين سؤال که ترامپ چطور ميتواند به معترضان ايراني کمک کند، نوشت که او بايد ساکت باشد.
گوردن در ادامه تأکيد کرد: آقاي ترامپ بهتر است ساکت باشد و هيچ کاري انجام ندهد، چراکه حمايت او از معترضان در ايران بيشتر کار را خراب ميکند تا اينکه به اين روند کمک کند؛ زيرا مردم ايران پشتيباني رئيسجمهوري که مانع از بهبود وضعيت اقتصاديشان پس از اجراي برجام شده و آنها را به خاک آمريکا راه نداده است، نميخواهند.
پسازآن سوزان رايس، مشاور امنيت ملي باراک اوباما، رئيسجمهور پيشين آمريکا نيز با انتشار پيامي در صفحه توييتر خود به انتقاد از مداخلههاي دونالد ترامپ در ماجراي اعتراضات در ايران و حمايت وي از تظاهرکنندگان پرداخت و خطاب به ترامپ تأکيد کرد: ساکت باش!
باوجوداين توصيهها، ترامپ به حمايت توييتري خود از ناآراميهاي ايران ادامه داد. رئيسجمهوري آمريکا پيشازاين نيز به دليل اينکه قبل از مشورت با مشاورانش و ديگر نهادهاي دولتي از طريق توييتر موضع خود را آشکارا بيان ميکند در محافل سياسي اين کشور هميشه موردانتقاد بود است.
اما اين بار انتقادات تنها محدود به مقامات سابق بود و مقامات کنوني دولت آمريکا مخالفتي با حمايت آشکار و علني ترامپ از ناآراميهاي ايران نداشتند تا اين ظن و گمان تقويت شود که اهداف ديگري در پس پرده نهفته است.
نزديکترين و البته محتملترين هدف ميتواند به اصليترين چالش آمريکا با ايران يعني توافق هستهاي ارتباط داشته باشد. ترامپ که تا پيشازاين حتي مردم ايران را تروريست خطاب کرده بود و با وضع قانون و دستورالعملي از ورود ايرانيان به خاک کشورش جلوگيري کرد، بهيکبار باره با تبديلشدن به حامي مردم ايران به نظر ميرسد قصد اين دارد تا براي تصميم بزرگ خود در ارتباط با توافق هستهاي مشروعيت ايجاد کند.
ازاينرو در آستانه اعلام تصميم تاريخي خود در ارتباط با آينده توافق هستهاي ايران با گروه 1+5 از اعتراضات ضد دولتي در ايران ميخواهد بهعنوان فرصتي براي لغو آن استفاده کند.
رئيسجمهوري آمريکا اواسط ماه ژانويه، بايد بار ديگر درباره پايبندي ايران به برجام تصميمگيري ميکند؛ فرايندي که طبق شروط برجام هر 90 روز يکبار بايد رخ بدهد اما او 21 مهرماه سال جاري از اين تصميم سرباز زده و توپ تأييد توافق را به زمين کنگره ارسال کرد.
او در اين روز طي سخنراني در توضيح راهبرد دولت خود در قبال ايران و توافق هستهاي از کنگره خواست قانون پيشتر تصويبشده در داخل آمريکا موسوم به «قانون بررسي توافق هستهاي ايران» يا «اينارا» را براي نظارت بر توافق هستهاي تقويت کنند.
طبق مفاد قانون «اينارا»، درصورتيکه رئيسجمهور آمريکا نتواند پايبندي ايران به توافق هستهاي را تائيد کند، کنگره 60 روز براي تصميمگيري درباره بازگرداندن تحريمهاي رفع شده عليه ايران که به معني خروج آمريکا از توافق خواهد بود و يا اتخاذ تصميمهاي ديگر فرصت دارد.
اما کنگره پس از مهلت تعيينشده، با تأکيد بر ضرورت پايبندي آمريکا به توافق هستهاي و همراهي با جامعه بينالمللي در قبال اين توافق، آن را بدون هيچ تغييري به کاخ سفيد بازگرداند و تصميمگيري درباره آن را به رئيسجمهوري آمريکا واگذار کرد.
بر اين اساس ترامپ که با يک ضربالاجل مهم مواجه است بايد در تاريخ 12 ژانويه (جمعه 22 ديماه) بين يکي از دو راه پيش رو را انتخاب کند؛ يا اعلام پايبندي آمريکا به برجام و تأکيد بر تداوم اين توافق، يا پايان دادن به تمديد لغو موقت تحريمهاي آمريکا عليه ايران و خروج از برجام و تحقق رؤيايي که از زمان ورود به کاخ سفيد در پي آن بود.
او ظرف يک سال گذشته به هر دري زد تا برجام را پاره کند، اما نشد. چراکه اين توافق از حمايت بينالمللي گستردهاي برخوردار بود و جامعه جهاني حاضر نبود تا با اين خواسته ترامپ همراهي کند. جدا از آنکه نهاد اصلي تأييدکننده پايبندي ايران به توافق هستهاي يعني آژانس بينالمللي انرژي اتمي تاکنون هيچگونه انحرافي از اين توافق توسط ايران را گزارش نکرده است.
بر اين اساس زير ميز توافق زدن بدون هيچ دليل موجهاي امکانپذير نبود و ازاينرو به نظر ميرسد که ترامپ تصميم دارد اعتراضات مردمي در داخل ايران را تبديل به بهانهاي براي پايان تمديد تحريمها آمريکا عليه جمهوري اسلامي و خروج از برجام باهدف اعمال فشارهاي تازه بر تهران قرار دهد. بر اين اساس ترامپ دلش براي مردم ايران نسوخته است و تنها آنها را وجهالمصالحه تصميم تاريخي خود قرار داده است.
*عضو هيئتعلمي دانشگاه شهيد بهشتي
لينک اين خبر در:
روزنامه رويداد 24
چهارشنبه 23 اسفند 1396