استراتژي ترامپ؛ حفظ برجام در حالت تعليق

استراتژي ترامپ؛ حفظ برجام در حالت تعليق

امير ساعدي داريان*- رئيس‌جمهوري آمريکا نه برجام را پاره مي‌کند و نه از آن خارج مي‌شود که اگر قصد آن را داشت تاکنون اين تصميمش را عملي کرده بود. آنچه ترامپ در ارتباط با توافق هسته‌اي به آن رسيده حفظ آن در حالت تعليق است؛ شرايطي که هم برجام بماند و هم ايران از آن بهره‌اي نبرد.

هفته گذشته دونالد ترامپ رئيس‌جمهوري ايالات‌متحده آمريکا براي سومين بار توافق هسته‌اي ايران و گروه 1+5 را تأييد و امضا کرد. تصميمي که البته اين بار تا سر حد پايان و خروج از برجام هم پيش رفته بود.

اما با فشار متحدان آمريکا به‌ويژه در اتحاديه اروپا و همچنين مجامع بين‌المللي ازجمله سازمان ملل متحد و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي او در نهايت مجبور شد تا براي سومين بار پايبندي جمهوري اسلامي ايران به برجام را تأييد کند که اين خود به گفته حسن روحاني رئيس‌جمهوري ايران موفقيتي براي حقوق محسوب مي‌شود؛ چراکه ترامپ باوجود تمام وعده‌ها و اقدامات در پاره کردن و خروج يک‌طرفه از برجام ناتوان است.

بااين‌حال بايد پذيرفت که اين موفقيت و پيروزي هم مقطعي است چراکه ترامپ ثابت کرده به هيچ قاعده و قانوني پايبند نيست و مي‌تواند به ناگاه تصميمي را اتخاذ کند که از هم‌حزبي‌ها و مردم آمريکا تا نظام بين‌الملل را در شوک فرو برد.

به همين دليل باوجود تأييد بار آخر برجام توسط ترامپ، ترديدها در ارتباط با آينده اين توافق فروکش نکرده و نگراني‌ها همچون يک سال گذشته که او قدم به کاخ سفيد گذاشته است پابرجا است. به‌ويژه آنکه ترامپ تهديد کرد که اين بار آخر است که برجام را براي يک 120 روز ديگر تأييد مي‌کند مگر آنکه تغييرات مورد نظرش ازجمله دائمي کردن تحديدهاي فعاليت هسته‌اي و اعمال محدوديت بر ارتباط با برنامه موشکي، فعاليت‌هاي منطقه‌اي و اقدامات حقوق بشري ايران در توافق هسته‌اي اعمال شود.

اين در حالي است که نه جمهوري اسلامي ايران و نه ساير طرف‌هاي مذاکرات هسته‌اي يعني سه کشور اروپايي آلمان، بريتانيا و فرانسه به‌علاوه چين و روسيه قائل به اعمال تغيير در توافق هسته‌اي کنوني نيستند.

بر اين اساس اينکه خواسته ترامپ براي اعمال تغييرات در برجام محقق شود نزديک به صفر است هر چند در عالم سياست و ديپلماسي هيچ امري مطلق نيست. بااين‌حال شواهد و قرائن کنوني حکايت از آن دارد که اتفاقي نظري براي اينکه به اين توافق بندهاي تازه‌اي اضافه شود وجود ندارد که همين امر نگراني‌ها در ارتباط با تصميم ترامپ پس از پايان دوره 120 روزه کنوني را افزايش مي‌دهد؛ اينکه شايد اين توافق براي بار چهارم شانس تمديد شدن توسط رئيس‌جمهوري کنوني را نداشته باشد.

برپايه همين نگراني بود که دو روز پيش جان ليهاي – مدير ارشد فروش شرکت هواپيماسازي ايرباس – برآورد کرد که تحويل هواپيماهاي ايرباسي که در قراردادهاي پسابرجامي با ايران منعقد شده بود، ممکن است با تأخير انجام شود. او همچنين اضافه کرد تا زماني که ايران پرداخت‌هاي پيش سفارش خود را تکميل نکند، ايرباس در ساخت و توليد هواپيما براي ايران محتاطانه عمل خواهد کرد.

اين اظهارات که ناشي از نگراني از آينده نامشخص برجام بود حکايت از آن داشت که اين غول بزرگ هواپيماسازي جهان همچنان حاضر نيست به‌صورت فاينانس با ايران همکاري کند و جمهوري اسلامي بايد همچون سه خريد قبلي پول خريد هواپيما را نقداً پرداخت کند؛ امري که چندان در صنعت هوايي معمول نيست.

بر اين اساس به نظر مي‌رسد که تهديدهاي ترامپ سبب شده است که همانند دو سالي که از عمر توافق هسته‌اي مي‌گذرد جمهوري اسلامي ايران نتواند بهره‌برداري و دستاورد حداکثري را از توافق هسته‌اي داشته باشد.

اين همان خواسته‌اي است که شايد اکنون مطلوب دونالد ترامپ باشد؛ خواسته‌اي که هم برجام باقي بماند و هم ايران از آن بهره نبرد. چراکه احتمالاً او ديگر به اين نتيجه رسيده که امکان خروج يک‌طرفه از برجام وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد هزينه اين خروج بسيار سنگين و تماماً پاي آمريکا نوشته خواهد شد.

ازاين‌رو به نظر مي‌رسد روشي کم‌هزينه‌تر در دستور کار قرار گرفته است؛ روش در تعليق نگاه داشتن برجام با هدف بي‌اثر کردن آن تا کم‌کم خود جمهوري اسلامي به اين نتيجه برسد ديگر ماندن در اين توافق نمي‌تواند تأمين‌کننده منافع اش باشد و از آن اعلام خروج کند.

بنابراين رويکرد پيش گرفته شده در قبال برجام از سوي ترامپ مي‌تواند به‌نوعي تله‌اي باشد براي ايران. اما اگر در حالت تعليق نگاه داشتن برجام تله‌اي براي ايران باشد شايد گير افتادن در آن مفيدتر از ادامه دادن با اين روش و منش باشد.

اين مسئله را بايد مد نظر داشت که حفظ برجام در شرايط کج دار و مريز کنوني نمي‌تواند حداکثر منافع را براي ايران تأمين کند.

ازاين‌رو همان‌طور که روزي در نظام جمهوري اسلامي يک‌صدا با امضاي برجام و پايبندي به آن موافقت شد ضروري است تا براي پايبندي ايران به برجام هم سقفي تعيين شود و به طرف‌هاي مقابل گوشزد شود که تهران قرار نيست تحت هر شرايطي پاي برجام بماند و اگر قرار باشد اين شرايط تعليق و کما ادامه يابد بخشيدن عطاي برجام به لقايش مطلوب‌تر است.

*عضو هيان علمي دانشگاه شهيد بهشتي

لينک اين خبر در:
روزنامه رويداد 24

چهارشنبه 23 اسفند 1396
کلیه حقوق وب سایت متعلق به مهندسین داریان می باشد.